نگارش های ترجمه ای ؛
نخستین ترجمه جمالزاده قهوخانه سورات ، نوشته برناردن دوسن پیر فرانسوی است که در برلن به سال 1340 منتشر شد .
پس از آن سالهای دراز از کار ترجمه دست شست تا آنگاه که بنگاه ترجمه و نشر کتاب بنیاد گرفت و جمالزاده دو کتاب از شیلر به نام های دون کارلوس و ویلهم تل ، نمایشنامه خسیس از مولیر و دشمن ملت از ایبس را به ترجمه در آورد و در بنگاه نشر کتاب به چاپ رسید .
ترجمه های جمالزاده دو نوع است :
-قسمتی آنهاست که پیروی از متن را الزامی دانسته است ( مانند آثار شیلر و مولیر )
-قسمتی دیگر آنهاست که خود را ملزم به تبعیت از اصل نمی دانسته و برای مناسب ساختن متن برای خواننده ایرانی در آنها دست برده و به آرایش زبانی و تعبیراتی آنها پرداخته است . ( مانند قنبر علی جوانمرد شیراز ) .
فهرست کتابهایی که او ترجمه کرده به ترتیب تاریخ چنین اند :
- قهوخانه سورات یا جنگ هفتادو دو ملت ( از برناردن دو سن پیر ) 1340 ق
- ویلهم تل ( از شیلر ) 1334
- داستان بشر ( از هندریک وان لون ) 1335
- خسیس ( از مولیر )
نوشته های خاطراتی :
جمالزاده در این زمینه بسیار نویس بود ، همیشه در سخن گفتن از گذشته صحبتش دامنه می گرفت ( گل می کرد ) .
نوشته های خاطراتی او دو گونه است :
-قسمتی به سرگذشت دوستان و هم روزگارانش اختصاص دارد ، مثل مطالبی که درباره ابراهیم پور داود ، سید حسن تقی زاده و حاج میرزا یحیی دولت آبادی و محمد قزوینی و خاندان علوی و دکتر محمود افشار ، حسن جابری انصاری اصفهانی ، عارف قزوینی و سید اشرف الدین نسیم شمال نوشت . همچنین درباره دانشمندان جوان تر از خود مقاله هایی را به مقام دکتر محمد معین ، امیر مهدی بدیع ، مجتبی مینوی ، دکتر غلامحسین یوسفی اختصاص داده است . درباره صادق هدایت چندین نوشته دارد و در چند سال در گذشت آن نویسنده ، مطلبی در مجله سخن به چاپ می رسانید و یاد هدایت را در اذهان تجدید می کرد .
- اما قسمتی دیگر از نوشته های او عبارت است از آنچه مرتبط با سرگذشت پدرش و خودش می شود ، این نوشته ها به طور پراکنده در مجله ها ( عمدتاً راهنمای کتاب ، یغما ، وحید ، آینده ) چاپ شده است .
انتقاد و معرفی :
جمالزاده تقریباً هر کتابی را که دریافت می کرد می خواند و در حاشیه آن یاداشت های ذوقی یا انتقادی می نوشت . مرسومش بر این بود که پس از خواندن کتاب تازه رسیده مختصری از نظر خود را به مولف آن کتاب می فرستاد و اگر آن کتاب ارزشمند بود آن مطلب را در مقاله ای می آورد و در مجله ها چاپ می کرد . شاید نزدیک به 80 مقاله از این گونه نوشته داشته باشد که بسیاری از مهمترین آنها در مجله راهنمای کتاب چاپ شده است . جمالزاده از کمک کردن مالی به اشخاص دانشمند نیازمند کوتاهی نداشت و می کوشید از کمک کردن های او کسی آگاهی پیدا نکند و دراین زمینه کارهای زیادی انجام داد .
نگارش های داستانی :
آغازگر راه زیبایی داستان نگاری او با داستانی به نام فارسی شکر است که نخستین بار در سال 1340 قمری ( 1922 ) به چاپ رسید .
این داستان را حسن تقی زاده پسندید و در مجله علمی کاوه طبع ( چاپ ) کرد و محمد قزوینی که به دشوار یابی مشهور بود آن را پسندید و نخستین ستایش نامه را درباره آن نوشت .
بعدها این داستان با تعدادی دیگر از داستان های دیگر کتاب یکی بود یکی نبود را تشکیل دادند .
بیش از 65 سال از انتشار یکی بود یکی نبود مجموعه اولین داستان های کوتاه محمد علی جمالزاده نویسنده نامدار ایران می گذرد ، این مجموعه به حق به عنوان آغازگر راه نوین داستان نویسی در ایران شناخته شده است .
هر چند بیش از انتشار این اثر در ادبیات فارسی قصه ها و حکایات فراوانی به نظم ( شعر گفتن ، شعر گویی ) و نثر ( کلامی که شعر نباشد ، غیر منظوم ) وجود دارد حتی داستان گونه هایی ، بعد از انقلاب مشروطیت منتش شده است که هر کدام در جای خویش ارزش های خاص خود را دارند اما ( یکی بود یکی نبود ) با وجود پیوند انکار ناپذیر آن با ادب گذشته ی فارسی از ادبیات داستانی ( فرنگ ) نیز بهره کافی برده است و در مجموع در چار چوب داستان امروزی ارزیابی می شود و در این قلمرو وپیشتاز است .
از این کتاب در تمام معرفی های تاریخی ادبی معاصر ایران به هر زبانی نام ( شهرت ) رفته و در گزیده ها و ترجمه ادبیات معاصر ایران اغلب از داستان های آن آورده شده است .
جمالزاده داستان نویسی را شغل خود می دانست و بطور منظم بدان مداومت می داد ولی توفیق او بر نوشته ای بعدی به مرز یکی بود یکی نبود نرسید ، اگر چه در راه آب نامه ، معصومه شیرازی و دارالمجانین قطعات خوب ، زیبا و ماندگار است .
از داستان های جمالزاده نمونه هایی به زبان های انگلیسی ، فرانسه ، آلمانی ، روسی ( متعدد ) ، ایتالیایی ، ژاپنی ، ........ ترجمه شده است .
یونسکو مجموعه ای برگزیده از داستان های او را به نام ( CHOIXDES NOUVELLES ) در سال 1959 منتشر کرد ( ترجمه شده توسط STELLA CORBIN و حسن لطفی با مقدمه ها هانری ماسه ) .
حشمت موید با همکاری پل اسپراکمن ( POSPRACHMAN ) در سال 1985 ترجمه انگلیسی یکی بود یکی نبود را به نام ( ONCEUPONATIME ) انتشار داد ( جزو مجموعه PERSIANLITERATURE SERIES6) نیز کتاب سروته یک کرباس نیز به انگلیسی ترجمه شده است .
ازمیان داستانهای متاخر او شور آباد شهرت نسبتاً بهتری گرفت و توسط ( ر. گلپکه ) به آلمانی ترجمه و منتشر شد ( 1962 ) و در همان سال به زبان فرانسه هم در روزنامه ی مشهور ژورنال دو ژنو به چاپ رسید .
اهمیت این داستان آن بود که از وضع اجتماعی و خیال پرستی های حکومت و نو دولتی مردم حکایت می کرد .
جمالزاده در سال های حدود 1340 داستانهای ( ایلچی و قیصر ) و ( نمک گندیده ) را وسیله نشان دادن معایب اوضاع جاری استبدادی و نو دولتی کرد .
فهرست کتابهای داستانی او بر حسب تاریخ :
یکی بود یکی نبود 1340 ق
دارالمجانین 1321 ش
عمو حسینعلی ( بعدها به نام جلد اول شاهکار تجدید چاپ شده است ) 1321
صحرای محشر 1323
قلتشن دیوان 1325
راه آب نامه 1326
معصومه شیرازی 1333
سرو ته یک کرباس یا اصفهان نامه 1334
تلخ و شیرین ( مجموعه ) 1334
شاهکار ( دو جلد ) 1337
کهنه و نو ( مجموعه ) 1338
غیر از خدا هیچ کس نبود 1340
آسمان و ریسمان ( مجموعه ) 1343
قصه های کوتاه برای بچه های رش دار( مجموعه ) 1353
قصه های ما به سر رسید ( مجوعه) 1357
مطالبی که درباره محمد علی جمالزاده نوشتم با بکارگیری ضمیمه ی کتاب یکی بود یکی نبود نوشته ایرج افشار بود .